به به
البته لازم به ذکرهست نه هرچرت وپرتی!لطفاًرعایت کنین!!!
تاریخ : دو شنبه 25 ارديبهشت 1391
نویسنده : امیرمحمد

درود فراوان برشمابه خدمت شما عرض کنم که شعروای از این..... (که دراین وبلاگ هم هست)به کسب مقام سومی نایل گردید!!!!بزن کف قشنگه رو!!!


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ : یک شنبه 24 ارديبهشت 1391
نویسنده : امیرمحمد

دیگه داره گریه ام میگیره آدم یاباید بره امتحان بده یا درس بخونه یامدرسه بره یاواسه نیم نمره هی تحقیق کنه یا...

آدمو یه کارش میکنن بگه شکر خوردم اومدم مدرسهاین معاونه مدرسه این قدر توصبحگاه....میزنه که نگوآدم میخواد بگیره...بریم یه شعربزنیم تورگ حال بیایم!!!! 

نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس       دیدم به خواب حافظ توی صف اتوبوس

 

گفتم سلام خواجه گفتا علیک جانم           گفتم کجا روانی ؟ گفتا که خود ندانم

گفتم بگیر فالی گفتا نمانده حالی            گفتم چگونه ای ؟ گفت در بند بی خیالی

گفتم که تازه تازه شعر و غزل چه داری        گفتا که می سرایم شعر سپید باری

گفتم ز دولت عشق ؟ گفتا که کودتا شد    گفتم رقیب ؟ گفتا بدبخت کله پا شد

گفتم کجاست لیلی مشغول دلربایی ؟     گفتا شده ستاره در فیلم سینمایی

گفتم بگو ز خالش آن خال آتش افروز        گفتا عمل نموده دیروز یا پریروز

گفتم بگو ز مویش گفتا که مش نموده      گفتم بگو ز یارش گفتا ولش نموده

گفتم چرا ؟ چگونه ؟ عاقل شده است مجنون ؟   گفتا شدید گشته محتاج گرد و افیون

گفتم کجاست جمشید ؟ جام جهان نمایش؟    گفتا خریده قسطی تلویزیون به جایش

گفتا بگو ز ساقی حالا شده چه کاره ؟           گفتا شده است منشی در توی یک اداره

گفتا ز ساربان گو با کاروان غم ها           گفتا آژانس دارد با تور دور دنیا

گفتم بکن ز محمل یا از کجاوه یادی         گفتا پژو دوو بنز یا گلف نوک مدادی

گفتم که قاصدت کو ؟ آن باد صبح شرقی   گفتا که جای خود را داده به فاکس برقی

گفتم سلام ما را باد صبا کجا برد ؟         گفتا به پست داده آورد یا نیاورد ؟

گفتم بگو ز مشک آهوی دشت زنگی    گفتا که ادکلن شد در شیشه های رنگی

گفتم سراغ داری میخانه ی حسابی   گفت آنجه لود از دم گشته چلو کبابی

گفتم شراب نابی تو دست و پا نداری ؟    گفتا به جاش دارموافور با نگاری

گفتم بلند بوده موی تو آن زمان ها      گفتا به حبس بودم از ته زدند آن ها

گفتم شما به زندان !! حافظ گرفتی مارو ؟   گفتا ندیده بودم « هالو » به این خرفتی


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
موضوعات مرتبط: طنز و جالب , ,
تاریخ : چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391
نویسنده : امیرمحمد

باسلام!این مطلب باتوجه به نزدیک شدن اسمشو نبر(امتحانات) بایه نگاه سرسری هر کسی متوجه میشه که تو این سال چه کار کرده!البته تو بعضی درس ها کلاف های سردرگمی که سال های پیش مارا دچار هنگ ودرنتیجه شکوفه زدن به امتحان میشد حل شد ولی به جاش یه چندتا کلاف دیگه اومد که معلوم نیست کی حل بشههرچند واسه ماشاگرد اول های ازآخر فرقی نمیکنهبه هرحال بایدبه جنگ امتحانات رفتالبته با همراهی دوستان خرخون!!


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ : جمعه 15 ارديبهشت 1391
نویسنده : امیرمحمد

سلام چرا نشسته اید بدبختی نزدیک است!فاجعه ای بزرگ درکل مدارس و....امتحانات!! 

« شبهاي امتحان »

بي همگان بسر شود ، بي تو بسر نميشود
اين شب امتحان من چرا سحر نميشود ؟!

مولوي او که سر زده ، دوش به خوابم آمده
گفت که با يکي دو شب ، درس به سر نميشود !

خر به افراط زدم * ، گيج شدم قاط زدم
قلدر الوات زدم ، باز سحر نميشود !

استرس است و امتحان ، پير شده ست اين جوان
دوره آخر الزمان ، درس ثمر نميشود !

مثل زمان مدرسه ، وضعيت افتضاح و سه
به زور جبر و هندسه ، گاو بشر نميشود !

مهلت ترميم گذشت ، کشتي ما به گل نشست
خواستمش حذف کنم ، واي دگر نميشود !

هر چه بگي براي او ، خشم و غصب سزاي او
چونکه به محضر پدر ، عذر پسر نميشود

رفته ز بنده آبرو ، ليک ندانم از چه رو
اين شب امتحان من ،دست بسر نميشود

توپ شدم شوت شدم ، شاعر مشروط شدم
خنده کني يا نکني ، باز سحر نميشود !!!

" مشروط الشعرا "

* " خر زدن " فرايندي که طي اون يک دانشجو از حالت طبيعي خارج شده و زمان زيادي رو به مطالعه ميپردازه ؛ خر زدن شرط لازم و نه کافي براي استاد دانشگاه شدن هست ؛ميشه اون رو جز آلرژي هاي فصلي به حساب آورد (فصل امتحانات) ؛ خر زدن در شبهاي امتحان به صورت فراگيري در دانشجو ها ظاهر ميشه و مهمترين علامت اون علاقه شديد به کتب درسي بخصوص کتبي هست که در طول ترم تمايل چنداني به اون ها نداريم ؛ از عوارض جانبي خر زدن ميشه به سرخي چشم ها ، گودي و سياهي زير چشم و موارد مشابه صورت آرايش نشده در خانوم ها و موهاي ژل نزده در آقايون اشاره کرد ؛ اين مشکل نياز به داروي خاصي نداره و بلافاصله بعد از اتمام فصل امتحانات بخودي خود برطرف ميشه .
تقديم به همه دانشجو ها !

گردآوري: گروه اينترنتي تاجريان
منبع: وبلاگ نشتي هاي يک ذهن


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
موضوعات مرتبط: طنز و جالب , ,
تاریخ : سه شنبه 12 ارديبهشت 1391
نویسنده : امیرمحمد

سلام به تمام شمابازدیدکنندگان عزیزمن دوباره اومد بااجازتون اردوی مشهدبودیم ونایب الزیاره ی شما

بیچاره مدیرا اینقدر حرس دادن که اونوقت که به راه آهن رسیدیم مث اونایی بود که از زندون آزاد شده بود

یه عربه هم به حرم چسبیده بود وداشت سوره ی بقره راختم می کرد

توهتل هم ازبس سروصدا کردیم یارو میخواست زنگ بزنه 110

ولی خدایی چرا یه سانویچ سرد بایدتوشهر1000تومن باشه ولی توراه آهن2000تومن

اما بریم سراغ آخر اردو دوشنبه شب یک نون بربری دادند با یک شانزدهم یک پنیر واسه شام همون شب وصبحانه وناهارروزبعد


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

آخرین مطالب

/
سلام دوستان عزیز.تواین وبلاگ همه چی پیدا میشه از جون مرغ تاشیرآدمیزاد!(معذرت میخوام)ازشیر مرغ تاجون آدمیزاد!پس حالشو ببرین.اگه هم آدم باحالی هستین نظرهم بدین(حالادیگه می تونی نظرنده!)پیروز باشین.